مسافر ما، یک وزیر یا صدر اعظم حرفهای و ساده نیست. آزاده است و نویسنده و شاعر و استاد خط و نقاش و به چندین هنر آراسته است. از همه هنرهایش اسنادی در دست داریم، ولی متأسفانه از نقاشیهای او چیزی به دست ما نرسید؛ اینقدر هست که در همین سفرنامه هنگام تماشای یک آتش سوزی مینویسد: «افسوس که مختصر چشم و دست نقاشی و طراحی از من ترک و فراموش شده است. نمایش شرارهها و رنگهای گوناگون که در فضای تیره زبانه میکشید… دورنمای غریبی داشت»، و عجیب اینکه به موسیقی علاقهای ندارد: «… تا یک ساعتی ترنم موزیک ترکی و فرنگی و عربی گوش ما را آزرد» و گفتم مختصر کنند و انعام خود را مفصل بگیرند».
طول مدتی که این یاداشتهای روزانه نوشته شده، نه ماه و هفت روز است؛ از روز سیزدهم شوال ۱۳۱۶ تا بیستم رجب ۱۳۱۷ هجری قمری. بیست و سه روز اولش به حرکت از تهران تا لشت نشای گیلان و توقف در آنجا گذشته است، چهل و هشت روز آخر آن ورود به انزلی و اقامت مجدد در گیلان، و بقیه در راه سفر به مکه و بازگشت از آنجاست.