از یادداشت دکتر محمدسرور مولایی بر چاپ اخیر طبقات الصوفبه:
خوشبختانه در فاصلۀ این چاپ با چاپهای پیشین متن طبقات الصوفیّه، سه اثر مهم و ارزشمند در حوزۀ مطالعات گونۀ هروی زبان فارسی و به ویژه در زمینۀ مربوط به خواجه عبدالله انصاری هروی انتشار یافت:
۱- «بخشی از تفسیری کهن به پارسی» از مؤلفی ناشناخته (حدود قرن چهارم هجری) به تصحیح و تحقیق شادروان دکتر سیدمرتضی آیهالله زادۀ شیرازی.
۲- «در هرگز و همیشۀ انسان» از میراث عرفانی خواجه عبدالله انصاری، با مقدمه، ویرایش و تعلیقات استاد ارجمند دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی بر پایۀ یافتههای
الف- نسخه کتابخانه نمازی شهر خوی مکتوب در سال ۷۰۹ ق
ب – حیره الفقهاء علاء بخاری تالیف شده در سال ۶۹۵ ق
ج – سفینۀ تبریز، مکتوب در سال ۷۲۱ ق
د- مجموعه شماره ۱۳۹۳ کتابخانۀ شهید علی پاشای ترکیه از سدۀ هشتم قمری
۴- گونهشناسی متنهای فارسی، گونۀ هروی، با نگاهی به کلمات شیخ الاسلام در کتاب «در هرگز و همیشۀ انسان» تحقیق، نقد و بررسی استاد گرامی دکتر علی رواقی.
انتشار این سه اثر در بازبینی ویرایش حاضر و تصحیح برخی از واژگان را که در چاپهای پیشین هم از منظر قرائت و تلفظ درست و هم از نگاه معنی با علامت پرسش مشخص شده بود، میّسر گردانید. در مواردی که گمان میرفت کاربردهای خاص منحصر به طبقات الصوفیه باشد و شاهدی جز آنچه در آن کتاب موجود است، در دست نبود، خوشبختانه شواهد متعدّد به ویژه در بخشی ازتفسیری کهن به پارسی وجود داشت . اهمیت ویژۀ این کاربردها در این کتاب آن است که آن کاربردها و واژگان در برابر کلمات قرآنی قرار دارد و به قرائت و معنی درست آنها یاری فراوان میرساند. از آن شواهد به پیمانهای که بایسته بود در توضیح واژگان و کاربردهای طبقات الصوفیه خواجهعبدالله انصاری در مقدمه آن کتاب، استفاده شد و ضبط متن هم در مواردی که باید، براساس کاربردهای آن در بخشی از تفسیری کهن به پارسی ویرایش و اصلاح شد.
مشترکات و یکسانیها میان این تفسیر و طبقات الصوفیه به آن اندازه است که گمان یکی بودن مؤلف و املا کنندۀ هر دو کتاب را تا مرز یقین تأیید و تقویت کند. به همین دلیل، استاد ارجمند دکتر علی رواقی به تعلّق این تفسیر به خواجه عبدالله انصاری هروی در گونۀ فارسی هروی، تأکید کردهاند.
این جانب در مقدمه کتاب طبقات الصوفیه، با استناد به گفتۀ معاصران و منابع مورد اعتماد، بر این که آنان به تفسیر کردن قرآن خواجه عبدالله انصاری در سه نوبت، بر این که خواجه عبدالله انصاری تفسیری داشته است، تأکید کرده بودم، تا پیش از یافته شدن بخشی از تفسیری کهن به پارسی و با حفظ ویژگیهای گونۀ هروی، به چند و چون آن تفسیر که معاصران و منابع بدان اشاره کرده بودند، آگاهی عینی نداشتیم. دیرگاهی به دلیل وجود پارههایی از ویژگیهای مشترک زبانی و واژگانی میان طبقات الصوفیه و کشف الاسرار میبدی و تصریح او به هنگام نقل گفتهها و مناجاتها و مواجید خواجه بر ذکر القاب و عناوین او، آن تفسیر به خواجه عبدالله انصاری منسوب داشته میشد. اکنون که بخشی از تفسیر او یافت شده است و امکان مقایسه و بررسی دقیق طبقات الصوفیه و کشف الاسرار پدید آمده است، نه تنها گمان یکی بودن مؤلف بخشی از تفسیری کهن و طبقات الصوفیه تقویت میشود بلکه به مدد این دو کتاب در وجود نشانههای گونۀ هروی و نقل مناجاتها و مواجید و … خواجه عبدالله در آن کتاب و حتّی ترجمۀ نوبت اول نیز تردید نمیتوان کرد.