یادداشت ناشر بر چاپ اول کتاب:
نخستین بار که همراه دوست فاضل و ارجمندم آقای دکتر شفیعی کدکنی به دیدار شادروان استاد مجتبی مینوی در خانۀ ایشان مفتخر شدم، بزرگی و گرانمایگی کتابخانۀ شخصی استاد از یک سو و شخصیت و منش فرهنگی و هنری حاضران که بنده شنوندۀ گزارش تحقیقاتشان در زمینههای مختلف میبودم، مرا سخت تحت تأثیر قرار داد . اما نخستین بار که مخاطب مستقیم استاد واقع شدم روزی بود که ایشان خواهان آثار «اخوان» بودند . فرمودند:
«میخواهم کتابهای اخوان را بخوانم، شما دارید؟» هفتۀ بعد منتشرههای زنده یاد اخوان ثالث را برای استاد بردم . دیدارها ادامه داشت تا زمانی که استاد به بنیاد فرهنگ ایران آمدند . از این تاریخ کسب فیض از استاد میسرتر شد تا این که روزی ایشان از کتاب «آرتور جعفری» یاد کردند و فرمودند «کاش آدم باهمتی پیدا میشد و این اثر مهم را ترجمه میکرد». در پی بیان این آرزو، استاد خود دربارۀ اهمیت و نقش این اثر پژوهشی به تفصیل سخن گفتند و مرا بیش از پیش به انتشار آن علاقهمند فرمودند . در آن روز یارای تقاضای کتاب یا پرسش بیشتر دربارۀ این اثر را در خود نیافتم، ولی سخنشان دربارۀ ارزشمندی کتاب همواره در ذهنم بود تا این که سالها بعد پیشنهاد چاپ ترجمۀ کتاب را با نام «واژههای دخیل در قرآن» از زبان دکتر فریدون بدرهای شنیدم . بسیار خوشحال شدم و سابقۀ ذهنی خودم را دربارۀ این اثر با مترجم محترم در میان گذاشتم. ایشان شکوه کردند که سه سال تمام ترجمه در اختیار «بنیاد قرآن» بوده و من ناگزیر آن را باز پس گرفتهام.
با اولین تورّق متوجه سنگینی کار نشر این اثر شدم و به ناشر قبلی حق دادم. زیرا کاربرد واژگان بیگانه از زبانهای مختلف و نبود قلم مناسب برای این واژگان، نخستین مشکل جدی چاپ کتاب بود . کتاب را برای ویرایش متن و مقابلۀ آیات قرآنی سپردم و کار حروفچینی را آغاز کردیم . دست نوشته بسیار ریز و با مداد تهیه شده بود و تایپ یا بازنویسی «خبر» به لحاظ کاربرد حروف زبانهای متعدد ناممکن بود. مترجم نیز در خارج از کشور سکونت داشت و نمونههای ارسالی بارها به تاراج پیدا و ناپیدا رفته بود. در انتظار مسافر مطمئن نشستن نیز کار را بیش از پیش به تعویق میافکند که خود ماجرایی است مفصل و در این مقال و مجال ناگفتنی. سرانجام چاپ اول کتاب به صورتی که اینک در اختیار خوانندگان گرامی است انتشار یافت و این به هیچوجه راضی کننده نیست . نوع حروف و صفحهبندی، تیراژ پایین کتاب که کار آمادهسازی و چاپ آن پنج سال به درازا کشید، خود زمینه و پیمانی است برای چاپ دوم و منقّح اثر با امکاناتی که علم و تکنیک امروز فراهم آورده است. باشد که ارسال نظریات و پیشنهادهای انتقادی و اصلاحی پژوهشگران و صاحبنظران علاقهمند، ناشر را در چاپ دوم راهنما باشد. (محسن باقرزاده – ۱۳۷۲)
*
سخنی از مترجم درباره ویرایش جدید کتاب:
… وقتی کتاب بار اول در سال ۱۳۷۲ انتشار یافت، با همه نارساییهایی که از لحاظ چاپ و فراهم آوردن یادداشتهای توضیحی لازم از نظر ناشر و مترجم داشت، مورد استقبال قرار گرفت. آقای موذن جامی در مجله آیینه پژوهش نقد و معرفی مبسوطی درباره آن نوشتند و گفتند که با توجه و تعدد خطوط و زبانهایی که در آن بکار رفته، نسبت به کتابهایی که معمولا در ایران چاپ میشود، یکی از کمغلطترین کتابهاست. شادروان هرمز وحید، کارشناس بیهمتای صفحهآرایی کتاب از آن بهخاطر کاربرد واژههای بیگانه به حروف اصلی تمجید نمود. دپست ارجمند درگذشته شادروان دکتر محمدحسین روحانی که زحمت مقابله آیات و تصحیح کتاب را در غیاب مترجم برعهده داشتند، بعدا نیز مقاله در نقد و بررسی آن در مجله آیینه پژوهش به چاپ رسانیدند، و مرا بیش از پبش رهین منت خویش ساختند. خداوند روانش را شاد دارد. آقای کاظم برگنیسی نیز مقالهای تحلیلی درباره آن در نشر معارف منتشر ساختند و بعضی از اشتباهات را یادآور شدند که بهعلت آنکه راهنمای سودمندی برای خواننده ناآشنا به این گونه مقالات فراهم میساخت، با اجازه مولف آنرا در آغاز این چاپ آوردیم. نقد آقای موذن جامی و روانشاد محمدحسین روحانی را در موخره کتاب قرار دادیم.
از تاثیری که این کتاب در پژوهشهای قرآنی، ترجمه قرآن، توضیح و تفسیر لغات قرآن داشته است پرسخن نمیتوان گفت. نگاهی به این نوع آثار و ارجاعات مکرر آنها به واژههای دخیل در قرآن مجید از درجه تاثیر و سودمندی کتاب، خود حکایت میکند…