از سمرقند تا سارد

از سمرقند تا سارد

۳۵۰.۰۰۰تومان

نگرشی تازه به امپراتوری سلوکی

سوزان شروین-وایت و آملی کورت

مترجمان: حمیدرضا پیغمبری و مریم شفیعیان

نوبت چاپ: اول

تاریخ نشر: ۱۴۰۰

تعداد صفحات: ۴۰۰صفحه

قطع کتاب: وزیری

نوع جلد:‌ وزیری (سخت)

اثر حاضر از معدود آثار مستقل دربارۀ تاریخ امپراتوری سلوکی است که به زبان فارسی منتشر می‌­شود. سلوکیان (۶۳-۳۱۲ق.م.) گروهی از جانشینان اسکندر بودند که امپراتوری گسترده­ای در جنوب­غربی آسیا تشکیل دادند و بخش بزرگی از قلمرو آنها را ایالت­‌های ایرانی تشکیل می­‌داد. این امپراتوری در زمان نخستین پادشاهان آن یعنی سلوکوس یکم و آنتیوخوس یکم بهره­‌مندی­‌های نظامی بزرگی داشت. اما اندکی پس از مرگ آنتیوخوس یکم روند استقلال بلخ و پارت در شرق آغاز گردید و این علاوه بر ایالاتی چون پارس و ارمنستان است که آغاز استقلال آنها از سلوکیان تاکنون به­‌خوبی مشخص نشده است. ماد نیز به دو بخش کوچک و بزرگ تقسیم شده بود؛ ماد کوچک (آذربایجان) را خاندانی ایرانی اداره می­‌کردند و در ماد بزرگ هم با وجود آن که همدان از نظر اداری، مرکز «ساتراپی­‌های علیا» به­‌شمار می‌رفت، شورش‌هایی ضد دولت مرکزی رخ می­‌داد. افزون بر این، سلوکیان در غرب هم دو دشمن نیرومند داشتند: یکی دولت بطلمیوسیان مصر که درواقع همتای آنها در این گوشه از قلمرو سابق اسکندر بود و جنگ­‌های مداوم این دو که به جنگ­‌های سوری معروف است، با موفقیتی نهایی برای هیچ­‌یک همراه نشد. دیگری دولت روم که سرانجام به عمر دودمان سلوکی خاتمه داد. اما نکتۀ مهم اینجاست که دودمان سلوکی با وجود این مشکلات، تا زمان سقوطشان در انطاکیه (۶۳ق.م.)، ۲۵۰سال دوام آوردند. بنابراین، می­‌توان با نویسندگان این کتاب هم­‌نظر بود که امپراتوری سلوکی آنچنان که سابقاً تصور می­‌شد، ضعیف و ناپایدار نبوده است. سلوکیان وارث قلمرویی بودند که به­‌وسیلۀ هخامنشیان به­‌خوبی سازماندهی شده بود و خود آنها نیز از طریق رسمی مبتنی بر حمایت اقتصادی و دینی از شهرها، روابطشان را با رعایا تقویت می­‌کردند. اما اتّکای آنها بیش از همه بر پایۀ نیروی نظامی ورزیده و پرشمار بود و افزون بر این، شهرهای خودمختار یونانی­‌مآب که با عنوان کلنی (مستعمره‌نشین یا مهاجر­نشین) از آنها یاد می­‌شود، نیز پایگاه­‌های مهمی برای این حاکمان به­‌شمار می­‌آمدند.

پولیس­های نوبنیاد سلوکی که دارای جمعیتی از مهاجران یونانی-مقدونی بودند، پس از اخراج سلوکیان از ایران، به­‌تدریج جذب فرهنگ محلی شده و از میان رفتند و شاید ردپای آنها را بر رشد شهرنشینی، بازرگانی، گسترش کاربرد سکه و برخی مشخصه­‌های هنر اشکانی و ساسانی بتوان دید. اما هر اندازه که دربارۀ مظاهر مختلف فرهنگ یونانی، و به­‌طور دقیق‌تر یونانی­‌مآبی (هلنیستی)، در سرزمین­‌های تحت سلطۀ مقدونیان اختلاف نظر هست، دربارۀ جنبه­‌های ماندگار میراث سلوکیان می­‌توان به موارد دیگری اشاره کرد. نخست میراث نهاد پادشاهی سلوکی در تاریخ ایران است که محققان دربارۀ آن به­‌قدر کفایت سخن گفته­‌اند. چنین به­‌نظر می­‌رسد که ارتقاء جایگاه و حتی رواج پرستش پادشاهان سلوکی، عملی در راستای قوام دادن و وحدت بخشیدن به اقوام محلی گوناگون در زیر لوای این حاکمان بیگانه بوده و مصدر اولیۀ این ایده نه سنتی شرقی، بلکه باورهای خود مقدونیان در انتساب پادشاهانشان به خدایان بوده است. دیگری بحث مربوط به دین است که به­‌واسطۀ نوعی همسان‌پنداری خدایان ایرانی و یونانی، دست­کم شمایل­‌نگاری مذهبی جدیدی را در جهان ایرانی رواج داد که نشانه­‌های آن حتی تا پایان دورۀ ساسانی به­‌چشم می‌خورد. با این تفاصیل، می­‌توان گفت که دورۀ سلوکی بسیار مهم و تأثیرگذار بوده است.

اما بر کسانی که از تاریخ و تمدن ایران­‌زمین آگاهی دارند، روشن است که همانطور که خاطرۀ مادها و هخامنشیان در روایت­‌های ملی مبهم و کم‌فروغ است، دورۀ حاکمیت مقدونیان در ایران نیز بیش­تر با تکیه بر پژوهش­های نوین غربی بر ما روشن شده است. منابع تاریخی شرقی مطالب کمی دربارۀ اسکندر در اختیار نمی­‌گذارند، گو اینکه از او شخصیتی غیرتاریخی ارائه می­‌دهند. اما همین منابع، برخلاف سنت یهود، خبر چندانی از جانشینان اسکندر ندارند و این دورۀ دویست ساله را با ادغام تاریخ اشکانیان به شکل دوره­‌ای آشفته ذیل عنوان کَدَگ خوَداییه یا ملوک­‌الطوایفی معرفی می­‌کنند.  رسم اهل تاریخ نیز بر این است که مجال کمی به این سلسله می‌دهند و بیش­تر آن را در ذیل حوادث تاریخ اشکانی می‌آورند. شاید به این سبب که این سلسله «بیگانه» شناخته می‌شود و یا در سیر تاریخ ایران بی­‌اهمیت جلوه می‌کند و یا حتی همچون ورود اسکندر ناخوشایند و محل انکار است. باید توجه داشت که در تاریخ ایران سلسله­‌های گوناگون با خاستگاه­‌های مختلف حکمرانی کرده­‌اند و این نوع رویکرد گزینشی به تاریخ، دست­کم به­‌معنای نادیده گرفتن برخی تجربیات تاریخی و اثرات آن است. البته نگاهی به تبارشناسی دودمان سلوکی نشان می‌دهد که آنها از ابتدا پیوندهای خویشاوندی با ایرانیان داشته­‌اند و از نظر ساختاری نیز در این دوره تاحد زیادی استمرار هخامنشی دیده می­‌شود.

مؤلفان کتاب حاضر، سوزان شروین-وایت فقید و املی کورت، در سال ۱۹۸۷ کتابی با عنوان یونانی­‌مآبی در شرق منتشر کردند که مشتمل بر مجموعه مقالاتی از محققان مختلف در این زمینه است. این دو محقق سپس در سال ۱۹۹۳ کتاب از سمرقند تا سارد را منتشر کردند که ترجمۀ آن اینک در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار می‌گیرد.

این کتاب، اثری جامع دربارۀ تاریخ سلوکیان است. نویسندگان کتاب به تأسی از طرح موفق کارگاه تاریخ هخامنشی دانشگاه خرونینگن با یکدیگر همکاری نموده‌­اند. آنها در این اثر به­‌طورکلی، در دیدگاه­‌های پیشین دربارۀ امپراتوری سلوکی تجدیدنظر کرده­‌اند. این دیدگاه تازه، امپراتوری سلوکی را حتی پس از شکست آنتیوخوس سوم از رومیان، دارای ساختاری منسجم و حاکمیتی مقتدر و توانمند معرفی می­‌کند. این دیدگاه، شکست­‌های گاه و بیگاه سلوکیان از غلاطیان، دولت پرگام و بطلمیوسیان را کم‌اهمیت تلقی کرده و نقش دودمان­‌های محلی چون پادشاهان پارس، بلخ و ارمنستان را ناچیز ارزیابی می­‌کند. نویسندگان اثر نسبت به اشکانیان هم نگرش مثبتی ندارند. با این­‌حال، در این کتاب به شکلی قابل تحسین تلاش شده است دیدگاه سابق که مبتنی بر بزرگ­نمایی تمدن یونانی و تأثیرات تمدنی دورۀ یونانی‌مآبی بر شرق بود، رد و یا تعدیل شود و بر استمرار میراث شرق باستان، به‌­ویژه هخامنشیان، در ساختار سیاسی و اداری دولت سلوکی نیز تأکید شده است. یکی از مزایای این کتاب این است که به­‌جای تمرکز کردن بر مرزهای غربی و جنگ‌­های سلوکیان و بطلمیوسیان، به نواحی شرقی مانند بابل و ارمنستان و حتی هند توجه دارد که اهمیت آگاهی از تاریخ و تمدن­‌های باستانی این سرزمین­‌ها برای درک بسیاری از مسائل فرهنگی و سیاسی ایران باستان بر کسی پوشیده نیست. مطالب کتاب به­‌طور کلی بر تحلیل مسایلی چون ساختار اداری، ایدئولوژی پادشاهی و یونانی­‌مآبی متمرکز است و به روایت رویدادهای سیاسی و جنگ­‌ها نمی­‌پردازد. اطلاعات تاریخی این کتاب از خلال طیف وسیعی از منابع کتیبه‌ای و باستان­شناختی گردآوری شده و نویسندگان برخلاف تاریخ­‌پژوهان پیشین فقط بر متون کلاسیک یونانی تکیه نکرده‌اند. (برگرفته از مقدمه مترجمان)

همچنین ممکن است دوست داشته باشید…